سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
انرژی اتمی ایران از نگاه امیرکبیر یا "کریمشیرهای و آقاسی"؟
سعید حجاریان، از تئوریسینهای اصلاحطلب به تازگی در یک توییت نوشت:
"پروژه هستهای هزینهزا و با دستاورد نزدیک به صفر بوده است؛ نه برقی ساخت و نه توان بازدارندگی بهوجود آورد. این وضعیت ما را یاد خدمات حاجی میرزا آقاسی میاندازد:
نگذاشت به مُلک، حاجی دِرَمی
شد خرج قنات و توپ هر بیش و کمی
نه مزرع دوست را از آن آب نَمی
نه لشکر خصم را از آن توپ غمی"
*حجاریان پیش از این نیز طی یادداشتی مدعی شده بود که دو مسئله هستهای و محور مقاومت دو چاه پرهزینهاند که بایستی مسدود شوند.[1]
ضمن اینکه بدانیم میرزای آقاسی در تاریخ ایران بعنوان یک دولتمرد جاهل و کممایه شناخته میشود. فلذا خوب نیست کسانی درباره سیاست با مردم محاکات کنند که علایقشان در سیاست به جای خردمندان و بزرگمردانی مثل امیرکبیر و خواجه نصیر اما به کریمشیرهای و آقاسی و مهدعلیا بازمیگردد.
قبل از هرچیز باید دقت کرد که پراکندن اباطیل و حرفهای سخیف که نشان دهنده عمق دشمنی هستند در زمانهای رخ میدهد که عدهای بوی فتنه را استشمام کرده باشند.
در واقع این حرفهای غلط که هیچ ارزش تئوریکی هم ندارند فیالواقع فقط برای دمیدن بر آتش غیظ افراد ناآگاه مطرح میشود تا نقش بنزین برای آتش "فتنه اقتصادی" را ایفا کند.
جدای از این، اتوپیای آقای حجاریان و دوستان ایشان درباره انرژی هستهای؛ پیش از این و در ایام دولت اعتدال بصورت کامل صورت اجرایی به خود گرفت.
به این معنی که هم انرژی هستهای تعطیل شد، هم آقایان در قلب رآکتور اراک سیمان ریختند و هم با آمریکا پای توافق نهایی یا همان برجام نشستند. اما در عمل چیزی که بر سر سفرههای مردم آمد "هیچ + خسارت محض" بود. ضمن اینکه دشمن هم جریتر و تحریمها بیشتر شد.
پس حرف حجاریان بدون سابقه اجرا نیست که شخصی بخواهد منتظر دستاوردهای چنین فرضی باشد.
به لحاظ واقعیتهای صحنه هم حرف آقای حجاریان صحیح نیست.
انرژی هستهای ایران هماکنون مشغول تولید رادیودارو برای بیماران است و بر آستانه تولید پیشرانهای هستهای، آب شیرینکن و برق هستهای در مقیاس وسیع قرار دارد. (نیروگاه بوشهر هماکنون یکهزار مگاوات برق تولید میکند)
اما از طرفی انرژی هستهای خُم رنگرزی هم نیست که بتوان از آن انتظارات لحظهای داشت. چه اینکه جالب است بدانیم از زمان اختراع نخستین رآکتور اتمی تولید برق در آمریکا تا زمان تأسیس نخستین نیروگاه برق اتمی در این کشور سالها زمان صرف شده است.
بماند که اگر نبود توقفهای بیجای دولت مشترک اصلاحطلبان و اعتدالیون در بحث انرژی اتمی؛ امروز پیشرفتهای هستهای بیشتری در دامن مردم و ایران اسلامی قرار داشت.
ما مجددا مخاطبان محترم را به سمت این حقیقت توجه میدهیم که بیان حرفهای منعزل از عقلانیت و سخیف (که میرزای آقاسی و کریم شیرهای از نمادهای آن در تاریخ هستند) در زمانهای رخ میدهد که فرماندهان فتنه؛ بوی فتنه را استشمام کرده باشند...
***
شتابزدگی خوب نیست آقای نماینده!
ایسنا گزارش داد: حجتالاسلام سیدناصر موسوی لارگانی، نماینده فلاورجان در مجلس طی مطلبی در صفحه توییتر خود در واکنش به حادثه واژگونی قطار مشهد - یزد نوشته است:
"هنوز غم ناشی از آوار شدن متروپل تازه است که سانحه قطار مشهد به یزد و کشته شدن تعدادی از هموطنان عزیز، دوباره داغدارمان کرد. وقوع این همه حوادث زنجیرهای نشان از اشکالات قدیمی و مزمن مدیریتی است. نمی توان تنها به صرف تسلیت گفتن از سوء مدیریتهای احتمالی چشم پوشید. مردم خواستار توضیح قانع کننده و از آن مهمتر تدابیری جدی برای جلوگیری از تکرار این حوادث هستند. به نوبه خودم به خانواده های داغدار تسلیت گفته و از وزیر راه و مدیران راه آهن می خواهم مساله را به صورت جدی بررسی کرده و مقصران واقعی حادثه را معرفی و برخورد لازم انجام شود."[2]
*انتظار این است که مسئولان و خاصّه نمایندگان مجلس، بیش و پیش از مردم به صبر، تدبیر و "عقلانیت حکومتی" متشبّث باشند.
اینکه فردی در لباس یک نماینده در ساعات اولیه پس از یک حادثه و در حالیکه هنوز هیچ قصور و تقصیری دقیقا مشخص نیست؛ بلافاصله به عرصه بیاید و در واکنش به مسئله از عباراتی مثل "حوادث زنجیرهای" و "اشکالات مدیریتی" سخن بگوید؛ اولا یک رفتار بایسته نیست، ثانیا هنر نیست و ثالثا یک مضر نیز هست.
طبعا کسی از مسئولان کشور نیست که نانی در کشته شدن خانواده خود یا مردم داشته باشد و آقای موسوی لارگانی بیش از همه به این حقیقت آگاه هستند.
حادثه نیز یک مسئله روتین و مبتلیبه در همه جای دنیاست که گاهی به قصور و تقصیر مسئولان مرتبط هست و گاهی هم نیست. ضمن اینکه طبعا علل و عوامل یک رویداد تلخ همواره باید توسط یک هئیت متخصص و قضایی بررسی و شناخته شود و تا قبل از این بررسیها؛ هرگونه شتابزدگی ممنوع است و عقلانی هم نیست.
فلذا اینکه بلافاصله کسی به صحنه بیاید و ذهن مردم را در انتظار زنجیره بیشتری از حوادث قرار دهد و فرض اشکال مدیریتی را به صحنه حادثه بکشاند؛ یک رفتار مدبرانه نیست.
***
قطعنامه حکام؛ پر اهمیت یا کم اهمیت؟!
محمدجواد حقشناس، فعال چپ و عضو سابق شورای شهر تهران طی یادداشتی در شماره پنجشنبه گذشته روزنامه اعتماد پیرامون قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران نوشته است:
"برخلاف تصورات اما دولت سیزدهم در زمینه احیای برجام نتوانست حرکت تاثیرگذاری صورت دهد تا جایی که امروز پیشنویس قطعنامهای توسط کشورهای اروپایی و امریکا ارایه شده است؛ قطعنامهای که خطر بازگشت به شرایط دشوار سالهای قبل از 92 را یادآور میشود. به نظرم بازخوانی مسیر طی شده طی دهههای مستمر بیانگر آن است که امروز ایران، بیشتر از هر عامل دیگری نیازمند رشد اقتصادی، حل مشکلات در عرصه جهانی و جذب سرمایه برای نوسازی و بهسازی صنایع خود است. تحریمها، اقتصاد کشور را فرسوده کرده و معیشت مردم را دشوار ساخته است. مردم این روزها نیازمند آرامش، رفاه و پیشرفت هستند و برای دستیابی به این مطالبات میبایست به قواعد بینالمللی و اصول مردمسالارانه توجه جدی شود تا فرصتی برای بدخواهان کشور فراهم نشود."[3]
*این نکته بدیهیست که امروز مردم آرزوی بازگشت به سالهای قبل از 92 و قدرت خرید همان روزها را دارند...
به این معنی که جامعه در آن روزها و به عبارتی طی 10 سال گذشته همواره درگیر سیاهنماییهایی از جنس همانچه که آقای حقشناس نوشته، بوده و داشتههای اقتصادی خود را دقیقا نشناخته است.
سیاهنماییهایی که امکان دیده شدن مثبتات و پیشرفتها را از کسانی از مردم گرفتند و کار را به شرایط اقتصادی امروز کشاندند.
صد البته دیپلماسی یک مقوله مهم است و مقامات کشور بایستی تا سر حد امکان برای احقاق حقوق حقه کشور تلاش کنند.
اما بدخواهی دشمنان خارجی نیز همواره وجود دارد و عدهای نباید از بام تا شام در داخل کشور مشغول قدرتنمایی از پهلوانپنبه خارجی باشند.
اثر تحریمها برای اقتصاد کلان ایران، امروز به کمتر از 30 درصد رسیده و عمده مشکلات فعلی اقتصاد ایران نیز ریشه داخلی دارد نه ریشه خارجی یا تحریمی!
از اینها گذشته مردم نیز باید بدانند که آنچه این آقایان از قِبل برجام و "توافق به هر قیمتی" میخواهند، تماما و حتی به قیمت عبور از برخی خطوط قرمز کشور در دولت گذشته محقق شد اما هیچ دستاوردی به همراه نداشت.
اتفاقی که آقایان به جای عذرخواهی از بابت تحلیلهای غلطشان اما اینطور نتیجه گرفتند که یک عده تندرو در داخل ایران و نیز "دستهای پنهان" اجازه تحقق دستاوردهای برجام را نمیدهند.
یعنی آنها هرگز حاضر نشدند، بپذیرند که برجام اساساس متضمن دستاوردی نبوده است بلکه از این گفتند که دستاورد داشته اما عدهای آنرا متوقف کردند و نگذاشتند به دست مردم برسد!
پس ما با 2 مسئله مواجهیم:
اولا مشکلات اقتصادی کشور که البته در وجه بحرانی هم نیستند ریشه داخلی دارند نه خارجی.
و ثانیا تجربه برجام در دولت مشترک روحانی و اصلاحطلبان نشان داد که برجام و توافق حتی اگر محقق نیز بشود حاوی دستاورد خاصی نخواهد بود و بلکه سببساز تحریم بیشتر و شرایط بدتر میشود.
پس ترساندن مردم از لولوی قطعنامه و بند هفتم و غیره اساسا یک کار نابخردانه است. اگر پای شارلاتانیسم در میان نباشد...
***
1_ mshrgh.ir/1382061
2_ https://www.isna.ir/news/1401031913122/
3_ https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/185937